محل تبلیغات شما


از نظر جامعه شناسان، واژه سرپرست خانواده، اصطلاحی توصیفی است و به کسی اطلاق می شود که قدرت قابل ملاحظه ای در مقایسه با سایر اعضای خانواده دارد و معمولاً مسن ترین فرد خانواده است و مسئولیت های اقتصادی خانواده به عهده ی وی است (ایروانی، ۱۳۹۰: ۱۲۰). بر مبنای تعریف سازمان بهزیستی، ن سرپرست خانوار نی هستند که عهده دار تأمین معاش مادی و معنوی خود و اعضای خانواده هستند. بنا به تعریف جامعه شناختی ن سرپرست خانوار، به نی گفته می شود که بدون حضور منظم و یا حمایت یک بزرگسال، سرپرستی خانوار را برعهده دارند و مسئولیت اداره اقتصادی خانواده و نقش های عمده حیاتی و اجتماعی آن را برعهده می گیرند؛ هرچند، این دسته از ن، سرپرست خانوار خود را به علت فوت آن ها (هفتاد درصد) و طلاق (یازده درصد) از دست می دهند اما موارد متعدد دیگری همچون بیماری و از کارافتادگی، اعتیاد و یا زندانی بودن همسر آن ها نیز باعث می شود که سرپرستی خانوار را عهده دار شوند (شریفی و همکاران، ۱۳۸۹: ۷۶).
براساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ و همچنین بنا به گفته چلک، مدیرکل دفتر آسیب های اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال ۱۳۹۰ بیش از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار خانوار از خانوارهای کشور توسط ن سرپرستی می شود که رقمی حدود ۱۲٫۱ درصد کل خانوارهای کشور است این آمار نسبت به ۵ سال گذشته یعنی در سال ۱۳۸۵ بیشتر از ۹۰۰ هزار خانوار افزایش یافته است و به عبارت بهتر طی ۵ سال تعداد ن سرپرست خانوار از حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر به حدود ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر افزایش یافته است. چلک آمار طلاق در جامعه را عمده ترین دلیل افزایش تعداد ن سرپرست خانوار دانست و پس از آن مرگ ومیرهای ناشی از تصادفات رانندگی و فوت طبیعی را به عنوان دومین و سومین دلیل افزایش تعداد ن سرپرست خانوار اعلام کرد.
بر اساس نظریه نه شدن فقر یا آسیب پذیری ن سرپرست خانوار معتقدند که خانواده های زن سرپرست نه تنها در همه کشورهای جهان گسترش یافته اند؛ بلکه روز به روز بر تعداد خانوارهای زن سرپرستی که در جمعیت کم درآمد قرار می گیرند، افزوده می شود. این مسئله حتی در کشورهایی که پیشرفته ترین قوانین را به نفع ن داشته اند، دیده شده است. در این کشورها، با وجود کمک های دولتی به این ن فرآیند فقیر شدن ن هم چنان ادامه دارد. از جمله سایر مشخصات خانواده های زن سرپرست، عدم دسترسی این گروه از ن به مشاغل با منزلت است. به عبارت دیگر ن سرپرست خانوار یا اغلب بی کارند و یا دارای مشاغل پرحاشیه ای، نیمه وقت، غیر رسمی و کم درآمد هستند. مشکل دیگری که بر میزان آسیب پذیری این ن می افزاید – حتی اگر در مشاغل با منزلت مشغول به کار باشند – مسئله تنظیم وقت برای انجام کار خانگی و کار بیرون از خانه است. این مشکل را صاحب نظران این دیدگاه اصطلاحا فقر زمانی نامیده اند. یعنی نی که به طور تمام وقت و در شبکه رسمی بازار کار می کنند، برای انجام وظایف خانگی، رسیدگی به کودکان و انجام امور خود وقت کافی ندارند. هنگامی که فقر زمانی، با فقر مادی همراه شود، این گروه را آسیب پذیر می کند (صادقی، ۱۳۸۸: ۲۳۰).
مسئله اقتصادی در واقع مهم ترین مسئله ای است که ن سرپرست خانوار با آن مواجه اند و قدرت و فشار این مسئله به حدی است که گاهی سایر گروه های مردم، اساساً ن سرپرست را با این مسئله می شناسند. این مسئله با بالا رفتن تعداد افراد تحت تکفل زن، حادتر می شود و کم ترین مواجه با چنین امری را می توان نزد ن سرپرست خانوارهای تک نفره یافت. به خصوص اگر این ن شاغل و دارای درآمد هم باشند، کم تر از سایر ن برای فراهم کردن امکانات اقتصادی، دچار مشکل می شوند. اما حتی هنگامی که با ن صرفاً خود سرپرست صحبت می کنیم نیز متوجه احساس فشار اقتصادی، بر روی آنان می شویم.
مددکار اجتماعی سعی می کند عواملی را که در تعامل بین مددجویان و محیط زیست اجتماعی پیرامونشان ایجاد مشکل می کند را کشف و شناسایی کند و به مددجو کمک کند که درک درستی از علل و عوامل تولید کننده مشکل پیدا کرده و با کمک مددکار اجتماعی بتواند راه های برون رفت از آن مشکل را شناخته و در جهت حل و یا رفع مشکل خود اقدام نماید.
بسیار محتمل است که نه مددجو و نه محیط پیرامونش وماً دارای مشکل نباشند، بلکه نحوه تعامل بین فرد و محیط است که مشکلاتی را تولید می کند. در این صورت، هدف مددکار اجتماعی توانمندسازی افراد است تا بتوانند وظایف و نقش های مهم و اصلی زندگی خود را ایفا کنند، عوامل تولید ناخشنودی را برطرف کنند، و به هدف هایشان برسند.
شاخه های چندگانه مددکاری اجتماعی شامل مددکاری فردی، گروهی، جامعه ای، تحقق و اقدام اجتماعی هر کدام به نحوی و تلفیق این شاخه ها می تواند منجر به اقداماتی شود که در توانمندسازی افراد و به خصوص ن و ن سرپرست خانوار که نیازمند استفاده از خدمات مددکاری اجتماعی هستند مفید واقع شود.
مددکاران اجتماعی با توانمندسازی ن آسیب دیده اجتماعی یا در معرض آسیب و بازگرداندن سلامت آن ها و شریک کردن آن ها در اجتماع به نحوی سالم و سازنده، می تواند نقش مهمی در سعادت و پویایی جامعه ایفا کند.

برخی از برنامه هایی را که مددکاران اجتماعی باید در امور ن سرپرست خانوار مد نظر داشته باشند به شرح زیر است:

اجتماع محوری: عبارت است از برنامه ای جامع در جهت تنظیم روابط مشارکت کنندگان در برنامه توانمند سازی اجتماع محور در راستای کاهش تصدی گری و تمرکز زدایی بخش های دولتی و تفویض اختیار و مسئولیت دهی به اجتماعات محلی به منظور بهبود کیفیت زندگی ن و افزایش رفاه اجتماعی آن ها.
توانمند سازی اجتماعی محور: فرآیندی است مشتمل بر آگاه سازی اجتماعات به منظور شناخت از وضعیت موجود، حذف محدودیت ها و موانع، بهره گیری از منابع و ظرفیت های جوامع محلی در جهت مدیریت موثر آنان بر تلاش ها و تصمیم گیری ها برای بهبود شرایط زندگی خودشان.
اجتماع محلی: عبارت است از گروهی از افراد که در یک منطقه زندگی، کار یا تحصیل می کنند و دارای نیازهای اساسی مشترک هستند. در اجتماع محلی زمینه ای فراهم می آید تا اعضای آن در مورد کمبودها و نیازهای شان بیاندیشند، آن ها را دسته بندی و اولویت بندی کنند. از توانایی ها و امکانات فردی و محیطی خود آگاه شوند، و تصمیم گیری مشترک برای حل مشکلات و رفع موانع را تجربه نمایند.
توسعه مشارکتی: عبارت است از نوعی پیشرفت و توسعه که با مشارکت افراد یک جامعه در زمینه های گوناگون به دست آید.
وجود مراکز متعدد تصمیم گیری در مورد این قشر از ن موجب گردیده تا ت های یکسانی به کار گرفته نشود و خدمات رسانی به این افراد یکسان نباشد و حتی در بعضی موارد دوباره کاری صورت گرفته یا خانوارهای نیازمند واقعی تحت پوشش هیچ نهادی قرار نگیرند. از طرف دیگر عدم ت های مدون و قوانین کارآمد در این زمینه مشکلات خاصی را برای این قشر از ن بوجود می آورد. بیشترین نکته مربوط به طرد شدن این ن توسط افراد جامعه و دید منفی به آن ها می باشد که درمواردی این ن تعاملات خود را با نزدیکان و شبکه حمایتی خود از دست می دهند و فرزندانشان از نظر تربیت اجتماعی دچار مشکل می شوند. به همین دلیل مددکاران اجتماعی به عنوان پیش قراولان حوزه سلامت اجتماعی در جهت ارتقای مستمر توانمندسازی این گروه نقش موثری ایفا می کنند.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها